Jump to content
Main menu
Main menu
move to sidebar
hide
Navigation
Main page
Recent changes
Random page
freem
Search
Search
Appearance
Create account
Log in
Personal tools
Create account
Log in
Pages for logged out editors
learn more
Contributions
Talk
Editing
Openai/6923f6d0-6398-800f-88a6-895979bdbe94
(section)
Add languages
Page
Discussion
English
Read
Edit
Edit source
View history
Tools
Tools
move to sidebar
hide
Actions
Read
Edit
Edit source
View history
General
What links here
Related changes
Special pages
Page information
Appearance
move to sidebar
hide
Warning:
You are not logged in. Your IP address will be publicly visible if you make any edits. If you
log in
or
create an account
, your edits will be attributed to your username, along with other benefits.
Anti-spam check. Do
not
fill this in!
=== ### === وقتی اسپینوزا در ۲۴ نوامبر ۱۶۳۲ در آمستردام به دنیا آمد، اروپا هنوز در آتش دو جریان میسوخت: * قدرت مطلق کلیسا * نزاعهای پس از اصلاحات مذهبی (پروتستان–کاتولیک) دادگاههای تفتیش عقاید، سانسور شدید الهیات، و کنترل کامل بر اندیشهٔ عمومی باعث شده بود که هرگونه برداشت متفاوت از خدا، طبیعت یا متن مقدس «تهدید سیاسی» تلقی شود. ===== درست است که آمستردام نسبت به پاریس، مادرید یا رم آزادی بیشتری داشت؛ ===== اما آزادی واقعی اندیشهٔ فلسفی هنوز وجود نداشت. یهودیان سفاردی که اسپینوزا در آن جامعه رشد کرد، خودشان بهتازگی از تفتیش مذهبی اسپانیا گریخته بودند و هرگونه انحراف از عقاید رسمی را خیانت و خطر مرگ میدانستند. به همین دلیل، حتی جامعهٔ یهودیِ آمستردام هم کوچکترین نقد الهیاتی را تحمل نمیکرد. ===== این «یکباره» در ظاهر است؛ ===== در باطن، یک فرآیند عمیق فکری و روانی پشت آن وجود داشت: ====== وقتی دین، قدرت سیاسی و مجازاتهای سنگین با هم آمیخته شوند، دو نوع اندیشمند بهوجود میآورند: ====== ۱. مطیع ۲. شورشی خاموش اسپینوزا از نوع دوم بود. او دید که خدا بهعنوان موجودی شخصی و قانونگذار، ابزار سرکوب شده است. پس گفت: اگر خدا = طبیعت باشد، دیگر هیچ کلیسایی نمیتواند ارادهٔ خدا را انحصاری تفسیر کند. این یک نوع بیسلاحسازی الهیات قدرتمحور بود. ====== او تلاش کرد خدایی را تعریف کند که تفسیرش به دست هیچ انسان یا نهادی نیافتد. ====== برای همین گفت: خدا همان واقعیت بیپایان است؛ همان طبیعت. این باعث میشد: * خدا «شخص» نباشد * امر و نهی نکند * خشم نگیرد * و هیچ دین و قدرتی نتواند از نام او سوءاستفاده کند ====== او اخلاقی میخواست که نه بر «گناه»، بلکه بر «فهم» بنا شود. ====== وقتی خدا = طبیعت میشود، شریعتها و نهادهای مذهبی قداست انحصاری خود را از دست میدهند. ====== وقتی اسپینوزا در ۲۳ سالگی تکفیر شد، فهمید که ====== «خدای رسمی» دشمن انسان اندیشمند است. از آن پس، او در پی ساختن خدایی بود که از دل طبیعت برمیخیزد و هیچ ابزار قدرتی نمیتواند از آن استفاده کند.
Summary:
Please note that all contributions to freem are considered to be released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 4.0 (see
Freem:Copyrights
for details). If you do not want your writing to be edited mercilessly and redistributed at will, then do not submit it here.
You are also promising us that you wrote this yourself, or copied it from a public domain or similar free resource.
Do not submit copyrighted work without permission!
Cancel
Editing help
(opens in new window)